علی جوادی بیان کرد: کتاب «تئوری قیام لله»، تلاشی برای خلق دانش بومی است، اما نتوانسته مفاهیم خود را با صورتبندی درست و متقن منتقل کند. از وجوه مثبت کتاب این است که پرسشهای جدی دارد و از زبان نسلی متفاوت با نسلهای اول و دوم انقلاب بیان شده است.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، نشست نقد و بررسی کتاب «تئوری قیام لله» سهشنبه (بیستوپنجم مردادماه ۱۴۰۱) با همکاری انتشارات سوره مهر و پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با حضور علی جوادی و حمیدرضا میررکنی بهعنوان کارشناس و منتقد و مهدی کوچکزاده؛ نویسنده کتاب در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
این کتاب از زبان نسلی متفاوت با نسلهای اول و دوم انقلاب بیان شده است
در بخش ابتدایی این نشست، علی جوادی با بیان اینکه کتاب حاضر در عنوان خود چند ادعا را مطرح کرده، گفت: نخست اینکه این کتاب مدعی است که قیام لله یک نظریه است. دومین ادعای کتاب این بوده که اسلام ناب یک چهارچوب تبیین است و سوم اینکه، نظریه قیام لله در تبیین نسبت نظر و عمل، حرف دارد.
وی در ادامه با اشاره به حدیثی از امام على (ع)، اظهار کرد: «علم و عمل همدوشند. پس هر که بداند عمل کند؛ علم عمل را صدا مىزند، اگر پاسخش داد مىماند، وگر نه از پیش او مىرود.» وقتی میخواهید نظریهپردازی کنید، باید در نظر داشت که نظریهپردازی در عالم فکری امام با آنچه بهصورت مرسوم و در فضاهای آکادمیک میشناسیم، متفاوت است. در نظریهپردازی در فضای مرسوم به کشف نیاز نداریم. نظریهپرداز براساس یک ایده خودبسنده به طرح بحث میپردازد. اما وقتی از نظریهپردازی در عالم دینی حرف میزنیم، از یک نوع کشف و یک درک مبتنی بر استدلال فرد محقق برخورداریم. اگر کشف ناقص باشد، نظریهپردازی صورت نمیگیرد. من بین نظریهپردازی در عالم غرب با نظریهپردازی در انقلاب اسلامی، تفاوت قائل میشوم.
این نویسنده و پژوهشگر افزود: اگر نظریهپردازی در این کتاب صورت گرفته باشد: ۱- باید اصول موضوعه آن مشخص باشد. ۲- باید اصول موضوعه براساس مفاهیم بنیادین شکل گرفته باشد. این مفاهیم را ممکن است خودتان به آن رسیده باشید یا از قرآن و احادیث اخذ کرده باشید. مسأله مهم این است که نسبت طول و عرض این مفاهیم با یکدیگر باید روشن باشد.
جوادی با اشاره به یکی از نقاط مثبت این کتاب، گفت: معتقدم این اثر، تلاشی برای خلق دانش بومی است، اما نتوانسته مفاهیم خود را با صورتبندی درست و متقن منتقل کند. نقطه قوت دیگر اینکه، وقتی به آثاری که در دهههای اخیر مبتنی بر آثار امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و دیگر بزرگان تنظیم شده نگاه میکنیم، همتی در کار نویسنده از باب اندیشهورزی و تأمل نمیبینیم و فعالیت پژوهشی صورت نگرفته است. ولی کتاب حاضر زحمت کار پژوهشی را به خود داده و نسبت به آثار متنوع پیرامون اندیشههای امام خمینی (ره) از این ویژگی برخوردار است.
وی همچنین بیان کرد: این کتاب، اسلام ناب را بهعنوان یک چهارچوب تبیین درنظر میگیرد، باید توجه داشت که این چهارچوب تبیین با پارادایم تفاوت دارد.
این پژوهشگر با بیان اینکه مواجهههای متفاوتی با تولید علم در حوزه و دانشگاه داریم، افزود: برخی معتقدند که متفکران و اندیشمندان دینی بعضا با یک تعمیم نابجا سعی کردند که علوم تولیدشده در غرب را نفی کنند، درحالیکه میتوان از دریچه توحیدی، دانشهای تمدن جدید را گزینش و آنها را اخذ کرد. این کتاب، نظر درستی را در زمینه این مواجهه انتخاب و تکلیف خود را بهدرستی روشن کرده، چون پایگاه خود را عالم انقلاب اسلامی قرار داده است. به واسطه استعداد قوی امام در درک معارف دینی، باید تلاش کنیم ذیل اندیشههای ایشان به تولید علم برسیم. ما امام خمینی (ره) را یک شخصیت متفکر و چندبُعدی میشناسیم.
جوادی در بخش دیگری از سخنانش، با تأکید بر اهمیت مقوله سنت، خطاب به نویسنده کتاب گفت: اگر در روند پژوهشتان به سنتهایی که در حوزه علم و عمل بوده، رجوع نداشته باشید و در آن عمیق نشوید و به همین بیانات بسنده کنید، اثرتان اصالت خود را از دست داده و به یک کار دستدوم تبدیل میشود. شما بهعنوان یک متفکر، نبوغی دارید که باید با نبوغ خود و با زیباییشناسی بهگونهای صورتبندی انجام دهید که به واسطه شما امام را بهتر بشناسیم.
وی ادامه داد: یکی دیگر از وجوه مثبت کتاب این است که پرسشهای جدی دارد و از زبان نسلی متفاوت با نسلهای اول و دوم انقلاب بیان شده است.
بهمعنای عام کلمه، کتاب اثری پوزیتیویستی است
حمیدرضا میررکنی نیز در این نشست اظهار کرد: این کتاب در مجموع به چند جهت کتاب خوبی است. اولا که نفس رفتن ما به سمت روشن کردن مفاهیم کانونی که فکر میکنیم هویت دینی ما را شکل داده، احیای هویت تازه ماست و هر تلاشی در این زمینه شکل بگیرد، ارزشمند است.
وی با بیان این موضوع که رفتن سراغ امام (ره) آنهم با محوریت صحیفه کار دشواری است، گفت: حتی خود طرح بحث در زمینه نسبت علم و عمل در فکر و کار امام، طرح بحثی علمی است. این کتاب فصلهای خوب و بد دارد. کتاب را از جهاتی اثر بلاتکلیفی میبینم و از جهاتی پراشتباه. بهمعنای عام کلمه، کتاب اثری پوزیتیویستی است، چون مفاهیم را طوری بهکار میگیرد که انگار نه انگار این مفاهیم نقطه تولدی داشتهاند.
این پژوهشگر ادامه داد: با وجود اینکه گویا مسأله کانونی کتاب تأمل درباره نسبت نظر و عمل است، در این کتاب تأمل اساسی در اینباره نمیبینیم. بر سر نسبت نظر و عمل و یا نسبت ایمان و عمل، مسلمانان جنگیدهاند، به زندان رفتهاند یا خونها ریخته شده است. اگر تصمیم کتاب این بوده که همانجوری که امام عمل میکند، سنت را زنده کنند، باید این مسأله را بهمثابه یک مسأله علمی مورد تأمل قرار دهند. بهنظر میرسد این کتاب خواسته مسألهای را در اندیشه امام دنبال کند، اما در فقدان سنت امام. از این لحاظ هم کتاب از نظر علمی دچار اشکال است. به جهت کتابسازی، حرفهایی که به لحاظ علمی قبول داریم، ولی به لحاظ علمی نمیتوانیم روی آنها ایستادگی کنیم، مگر اینکه آنها را توضیح دهیم، در کتاب فراوان است.
میررکنی همچنین اظهار کرد: سنت را نباید دستکم بگیریم؛ چیزی جز سنت نداریم. ما در همین اولیات اگر پشتمان به سنت گرم نباشد، چیزی برای گفتن نداریم، چه برسد درباره قیام لله. سنت، نحوه خواندن امام را مشخص میکند. مسأله نویسنده کتاب این تعبیر است که بدون پیر، سراغ سنت نمیتوان رفت، اما من میگویم بدون سنت هم نمیتوان پیر بودنِ امام را تشخیص داد.
امام خمینی (ره)، سرآمد سنت قبل از خودش است
مهدی کوچکزاده؛ نویسنده کتاب «تئوری قیام لله» نیز در بخش دیگری از این نشست، با بیان اینکه امام خمینی (ره)، سرآمد سنت قبل از خودش است، گفت: کتاب دو بخش دارد. بخش نخست که به مقدمات میپردازد که پروسه تدوین آن کمی طولانی شد به این دلیل که ابتدا قصد داشتم اثر به لحاظ پارادایمی زبان تند و صریحی داشته باشد، ولی کتاب چهار مرتبه ویراستاری شد و هر بار با لحن صریحی که خودم دوست داشتم، فاصله گرفت. در این بخش به موضوعاتی پیرامون اینکه امام درباره قیام لله چه گفتهاند و امام در این زمینه چه تفاوتی با فقهای همتراز خود دارد، پرداخته میشود.
وی افزود: درباره اینکه این کتاب چه رسالتی دارد، در دعوای بزرگی بهسر میبریم. در کشورمان نظریههای فراوانی در این زمینه داریم. یک واقعیت این است که ما امامی داریم که این چیزها در وجودش شکل گرفته و برای آنها پاسخ دارد. عدهای خود را در اتمسفر امام قرار میدهند و حرفهای امام برای آنها مانند کلیدی است که درها را باز میکند.
این نویسنده در پاسخ به برخی نقدهای مطرح شده بر کتاب، توضیح داد: در صفحاتی از کتاب ادعاهایی مطرح شده که در ادامه آنها را توضیح دادهام و برخی از موارد نیز توضیح لازم ندارند. مثل نسبت دانشگاه و سیاست در غرب که کاملا مشخص است.
کوچکزاده همچنین بیان کرد: بهنظر من علوم انسانی ما از مسألههایمان شروع میشود و در چنین فرایندی باید خیلی درست مسألههایمان را مشخص کنیم. اگر مسأله و «مای» ما درست مشخص شود، علوم انسانی ما خودش را پیدا میکند.
نویسنده کتاب «تئوری قیام لله» گفت: نمیتوانیم سراغ سنتمان برویم، بدون اینکه دستمان در دست کارکشته این حوزه باشد.
انتهای پیام/
نظرات
-
JidUqhSBvs
نظر شما